مارک تواین در جایی گفته، «تاریخ به ندرت خودش را تکرار می کند، اما قافیهپردازی میکند». چنان که پیشتر در ایتالیا شاهدش بودیم، نمایش پیروزی حزب راست افراطیِ طرفدار دیکتاتوری ژایر بلسونارو[1] در دور اول رقابت ریاست جمهوری برزیل، خاطرههای بسیار آشنایی را زنده کرد.
در دهه 1920، فاشیسم ایتالیا ابتدا از جانب نخبگان اقتصادی مورد طرد و در وهلهی بعدی مورد حمایت قرار گرفت. فاشیستها که در ابتدا گروهی خشن و مطرود قلمداد می شدند به سرعت از جانب ساختار نهادینه پیگیر منافع خو، به عنوان بهترین دفاع ممکن در برابر افزایش مطالبات کارگری، جذب و در آغوش گرفته شدند. سوسیالیسمملی، مدل اقتصادی که در ایتالیا ساخته شد و در آلمان به کمال رسید، اندک امتیازات اجتماعی را با حمایت مشت آهنین خود از مالکیت خصوصی و منافع صنعتی در هم میآمیخت. این ترکیب، کلیشهای فراهم آورد که میشد آن را در تمام دیکتاتوریهای جهان تکثیر نمود.
در سال 2016 میلادی، کودتایی نرم، که شهره است دست اندرکاران آن تماماً مذکر و تماماً سفید پوست بودند، در یکی از متکثرترین کشورهای جهان، به سالها حکومت دولت چپگرا در برزیل خاتمه داد و تیم نئولیبرال میشل تمر[2] را به صحنه آورد. پس از آن به زودی، «لولا داسیلوا» سمبل سوسیالیسم نیز در بهترین حالت با خاطر اتهاماتی ضعیف و در بدترین حالت اتهاماتی ساختگی روانهی زندان شد.
دو سال بعدتر نتیجهی این رویداد ظهور ژایر بولسونارو است. یک ملیگرای پوپولیست مستبدی که ضمن برخورداری از حمایت مردمی - چیزی که تمر سخت فاقد آن بود - پشتیبانی ساختار اقتصادی سفید پوست نهادینه، که فریفتهی وعدههای او در زمینهی محافظه کاری اجتماعی و لیبرالیسم اقتصادی مفرط گشتهاند را نیز پشت سر خود دارد.
اگر قرار باشد مقطعی در تاریخ ایتالیا به ما در فهم آنچه در برزیل روی می دهد کمک کند، این مقطع تاریخ معاصر سیاست ایتالیا است که نشان می دهد اتفاقات برزیل را نباید یک پدیده عجیب مختص به آمریکای لاتین بدانیم. در واقع به نظر می رسد دولت منتخب جدید ایتالیا – که ائتلافی از حزب راست افراطی لیگ و حزب پوپولیست جنبش 5 ستاره است – طرح واره نسبتاً کاملی از یک مدل حکمرانی جهانی نوین را به نمایش گذاشته است: پوپولیسم ملی
این مدل سه ویژگی اساسی دارد. اولین رکن آن حفاظت اجتماعی است. مورد اول حفاظت اجتماعی است. نخستین اقدام دولت جدید ایتالیا، ملاقات با نمایندگان مورد استثمار قرار گرفته ترین گروههای اجتماعی، یعنی کارگرانی که به عنوان پیک در اقتصاد گیگی[3] مشغول هستند. قدم بعدی سفت و سخت کردن قانون کار بود که با عنوان «پایان بی ثباتی» تصویب شد. قدم سوم تصویب شدن قانون حداقل درآمدها است که با عنوان «از میان بردن فقر» قالب شد.
پوپولیسم ملی گرایانه؛ مدل جدید حکومت

ذخیره سازی
1
0
اشتراکگذاری
گزارش تخلف
برچسب ها
لینک مرجع
https://goo.gl/z5Wssw
ShortURL as
Linkp.ir
مطلب قبلی
اعلامیه بالفور و ملت جعلی اسرائیل
نظرتان را بنویسید